می نوشیم  جرعه آبی به سلامتی همه

 به سلامتیِ درخت!  نه به خاطرِ ميوه‌ش،  به خاطرِ سايه ا‌ش .

 به سلامتیِ ديوار!  نه به خاطرِ بلنديش،  واسه اين‌که هيچ‌وقت پشتِ آدم

رو خالی نمي‌کنه .

به سلامتیِ دريا !  نه به خاطرِ بزرگيش،  واسه يک ‌رنگيش .

به سلامتیِ سايه !  که هيچ‌وقت آدم رو تنها نمي‌ذاره .

به سلامتیِ پرچم ايران ! که  سه  رنگه . 

تخم‌مرغ !  که  دو  رنگه  و رفيق !  که يه  ‌رنگه .

به سلامتیِ همه اونايی که  دوسشون داريم و نمي‌دونن،  دوسمون دارن

و نمي‌دونيم .

به سلامتیِ زنجير !  نه به خاطر اينکه درازه،  به خاطر اينکه به هم

پيوستس .

به سلامتیِ کرم خاکی ! نه به خاطر کرم ‌بودنش،  به خاطر خاکی

بودنش .

به سلامتیِ پل عابر پياده !  که هم مردا از روش رد مي‌شن هم نامردا .

به سلامتيِ برف !  که هم روش سفيده هم توش .

می‌نوشیم به سلامتيِ گاو  که نمي‌گه من،  مي‌گه ما 

می‌نوشيم به سلامتیِ اون که  هميشه راستشو مي‌گه .

به سلامتیِ بيل !  که هرچه ‌قدر بره تو خاک،  بازم برّاق‌تر می‌شه .

به سلامتیِ دريا !  که قربونياشو پس مي‌آره .

 به سلامتیِ سرنوشت ! 

              که نمي‌شه اونو از سر   نوشت