برگی فتاده ز درحتی همچو سرو

سروی که ندارد همتا به روزگار

دریای خروشان زندگی کجاست

که می برد , برگی همچو من , پر نشیب

طوفان زندگی گر ببارد ز دست بر قضا

تا به کجا می برد این برگ را , بگو به من

من سازگار نیم در این روزگار بس غریب

ای خدای من برسان تو هم مرا به ساحل نجات , با وقار.

نهم تیر ماه یکهزارو سیصدو نودو یک - رشت - احمد انصاری گیلانی